برچسب: عکس نوشته از اشعار قدیمی

دامش ندیدم ناگهان در وی گرفتار آمدم

شعر غمگین عاشقانه از مولانا بازآمدم بازآمدم از پیش آن یار آمدم در من نگر در من نگر بهر تو غمخوار آمدم شاد آمدم شاد آمدم از جمله آزاد آمدم چندین هزاران سال شد تا من به گفتار آمدم آن جا روم آن جا روم…

خوشا جانی! که جانانش تو باشی

شعر خوشا جانی که جانانش تو باشی از عراقی   خوشا دردی!که درمانش تو باشی خوشا راهی! که پایانش تو باشی خوشا چشمی!که رخسار تو بیند خوشا ملکی! که سلطانش تو باشی خوشا آن دل! که دلدارش تو گردی خوشا جانی! که جانانش تو باشی…