دسته: شعر ادبی

شعر ادبی کوتاه – شعر ادبی عاشقانه

 

دسته ی شعر ادبی دارای اشعار زیبار است که شامل شعر ادبی کوتاه شعر ادبی عاشقانه
و همچنین شعر ادبی بلند است امیدوارم وب سایت ما توانسته باشد
نیاز شما را برطرف کند

دیدی که رسوا شد دلم غرق تمنا شد دلم

شعر زیبا از رهی معیری       دیدی که رسوا شد دلم غرق تمنا شد دلم دیدی که من با این دل بی آرزو عاشق شدم با آن همه آزادگی، بر زلف او عاشق شدم ای وای اگر صیاد من غافل شود از یاد…

خوشا جانی! که جانانش تو باشی

شعر خوشا جانی که جانانش تو باشی از عراقی   خوشا دردی!که درمانش تو باشی خوشا راهی! که پایانش تو باشی خوشا چشمی!که رخسار تو بیند خوشا ملکی! که سلطانش تو باشی خوشا آن دل! که دلدارش تو گردی خوشا جانی! که جانانش تو باشی…

وای وای وای دل من شده عاشق نگاش

متن آهنگ وای وای وای دل من از حمید هیراد و پازل بند   برد آرام دلم یار دلارام کو آنکه آرام برد از دلم آرام کو آنکه آرام برد عشق من و جان کو آنکه عاشقش شدم جانان جانان کو وای وای وای دل…

دارد غم و اندوه جگر گوشه خویش ورنه غم خویشتن ندارد مادر

شعر زیبا و دلنشین از رهی معیری برای روز مادر   آسودگی از محن ندارد مادر آسایش جان و تن ندارد مادر دارد غم و اندوه جگر گوشه خویش ورنه غم خویشتن ندارد مادر امیدوارم از این شعر زیبا و دلنشین برای روز مادر از…

اینجا دلم برای تو هی شور میزند

متن عاشقانه بسیار زیبا درباره ی دلتنگی و انتظار اینجا دلم برای تو هی شور میزند با یادت هر شب شراب انگور میزند یک چای تلخ هم با تو غنیمت است دشمن به ما دارد تهمت ناجور میزند با تو بهشتم و بی تو جهنمم،…

دردمند و خسته‌ام درمانم اوست

 شعر کوتاه عاشقانه از مولانا بشنوید ای دوستان این داستان خود حقیقت نقد حال ماست آن بود شاهی در زمانی پیش ازین ملک دنیا بودش و هم ملک دین اتفاقا شاه روزی شد سوار با خواص خویش از بهر شکار یک کنیزک دید شه بر…

حرف را می شود از حنجره بلعید و نگفت

 عکس نوشته دخترونه از شعری زیبا تو که کوتاه و طلایی بکنی موها را منِ شاعر به چه تشبیه کنم یلدا را؟ مثل یک کودک مبهوت که مجبور شود تا به نقاشی اش آبی نکشد دریا را حرف را می شود از حنجره بلعید و…

کند معشوق را بی دست و پا بیتابی عاشق

شعر زیبا و عکس نوشته از صائب تبریزی   نشد از دل غبار از شیشه و پیمانه برخیزد مگر ابری زبحر گریه مستانه برخیزد کند معشوق را بی دست و پا بیتابی عاشق بلرزد شمع بر خود چون زجا پروانه برخیزد ندارد این چنین خاک…

نیم عمرت در پریشانی رود نیم دیگر در پشیمانی رود

شعر کوتاه از مولانا کندن گوری که کمتر پیشه بود کی ز فکر و حیله و اندیشه بود گر بدی این فهم مر قابیل را کی نهادی بر سر او هابیل را که کجا غایب کنم این کشته را این به خون و خاک در…

آن یار طلب کن که تو را باشد و بس

عکس نوشته باحال فانتزی و عکس نوشته از شعر های قدیمی دنیای دنی پر هوس را چه کنی آلودهٔ هر ناکس و کس را چه کنی آن یار طلب کن که تو را باشد و بس معشوقه صد هزار کس را چه کنی امیدوارم از…