امان از وقتی که
عکس نوشته خط قرمز
روزگاری را تلاش کردی
خود را به آب وآتش زدی
غرق در نور و احساس
همه رویاهایت را به چشم دیدی
همه روزگارت غرق در شادی
با همه وجودت ساختی
سوختی
تا آخر رفتی
دیدی که هیچ بوده و ارزشی نداشته
فقط افسوس عمر از دست رفته داری
عمرت همه بر باد رفته است
و توهمچنان در افسوس و حیرتی
همه عمرت را از دست دادی
وسوختی و دیر دانستی که چه شده است
.انگار از درون خالی شدی
و نفست بند امد و
و به گفته قیصر ناگهان چه قدر زود دیر می شود.
تا به خود آمدی، فرصتی نمانده بود
تمام عمر در تباهی بود و ظلمت
و همه شهر برایت تاریک شد
وقتی که به خود آمدی
همه چیز از دست رفته بود
و همه روزهای زندگی پر از
حسرت اشتباه جبران ناپذیر زندگی
که ای کاش
نفسم بند می آمد و این روز تلخ را نمی دیدم
و ای کاش و ای کاش
بر عمر رفته و تمام شده
و انگار همه درونت پر از پوچی شد
و فرو ریخت قصر کاغذی که ساخته بودی
و خراب شد همه رویاهای پر از عشق
و خراب شد آن روزهای شیرین و رویاهایی
که در سر داشتم
و من ماندم و حسرت و دربه دری و انتظاری تلخ
امبدوارم از این عکس نوشته لذت ببرید
