عکس نوشته تنهایی

ما تنهایی را دوست نداریم

اما چون کسی را نداریم که ما را دوست بدارد

در کنج تنهایی پرسه می زنیم

زیر باران بی چتر می مانیم و کسی هم نیست که چترمان شود

در سرمای زمستان هم کسی نیست که دستمان  را بفشارد

گرمای وجود کسی امیدمان نمی دهد

دل خوش حضور هیچ نفس گرمی نیستیم

آری تنهایی را دوست نداریم

اما انگار نبض ما را به تنهایی گره زده اند

در غربت غروب سرد پاییز  جا ماندیم و خاطره ای از گرما نداریم

در دریای مواج عشق بی ناخدا ماندیم و در حال غرق شدنیم

در بهار هم در کنار شکوفه ها هم تنها بودیم

هر لحظه تنها تر شدیم و  تنهایی خودش به سراغمان  امد

درد تنهایی سخت است و جانکاه

اما ارزش بزرگی هم دارد این که

با تنهایی دیگر مدیون کسی نیستیم

کسی نمی تواند نفسمان را ببرد

کسی نمی تواند بار منت را روی دوشمان بگذارد

در مقابل دیگران کمر خم نمی کنیم

آری دل خوش حضور کسی نیستیم

و با بودن کسی دیگر عاشق نمی شویم

دیگر ترانه ای جذبمان نمی کند

و دستمان برای بافتن هیچ مویی باز نمی شود

دلمان برای  کسی نمی تپد و هواخواه  هم نیستیم

از عشق گذشتیم و دانستیم که تا معشوق دوستمان ندارد

هر تلاشی کنیم فقط خودمان را شکسته ایم

غرورمان را پامال کرده ایم و نفسمان را به شماره انداخته ایم

این بود که

چون در دل کسی رخنه نکردیم ، تنها شدیم

 

امیدوارم این عکس نوشته حالتان را بهتر کند.