عکس نوشته جدایی

کم کم کناره می گیری

سکوت را بر هر حرفی ترجیح می دهی

با خودت که باشی راحت تری

هر جا که سکوت است جایگاه توست

احساس می کنی حرفت خریدار ندارد

کل روز را فکر می کنی ،چایت چندبار سرد می شود

فقط خیره می شوی و اشکت جاری می شود

سخنت به درازا نمی کشد و شب ها زود خودت را به خواب می زنی

نه گل را می خواهی و نه بهار را

برایت بود و نبود ،هیچ چیز مهم نیست

همه را روی ورق دفترت خلاصه می کنی

جوهرش اشک است و اشک

به روزهای خوشی که تمام شد

به لحظه های نایابی که خاطره شدند

آری کم کم باور می کنی که جدا هستی

جایگاه قبلی را نداری

حرفت را قورت می دهی

پس و پیش می کنی

آنجاست که باور می کنی جدایی است

جدایی در محضر نیست

جدایی در دل است و دل

هرجا که دیدی دیگر دلت هوایش را نمی کند

هر جا که دیدی دیگر برایش دلتنگ نمی شوی

و فقط عادت کرده ای

جدایی است

وقتی دست از زندگی با شور و امید برداشتی

جدایی است

وقتی سلامت هم با اکراه است

وقتی حوصله شعر خواندن و نوشتن هم نداری

آنجا جدایی است.

 

امیدوارم با خواندن این عکس توشته حالتان خوب شود.