عکس نوشته غم سنگین

خسته ام از سنگینی بار غم دنیا

می کشم بار غم تو به دوش

طاقت فرسا و نفس گیر

پر از لحظه های سخت و جانکاه در دل شب

من یک نفرم و یک قرن غم را به دوش می کشم

کمرم خم شد و نای راه رفتن ندارم

انگار سالهاست راه می روم

کسی نیست گوشه ای از این غم سنگین را بردارد

یک نفرم اما غم یک قبیله عاشق را به دوش می کشم

غمی که اگر به دوش دنیا بگذارند ، طاقت نخواهد آورد

آری این غم چنان مرا سوزانده که از من جز مشتی خاکستر چیزی برجای نمانده است.

من سودای تو را بر سینه پرواندم و سینه ام طاقت نیاورد و شرحه شرحه شد

من غم هر چه عاشق دل شکسته را با خود کشیدم تا دلی نشکند اما انگار دنیا فرصت یافت

تا هر غم سنگین را به من و عشقم گره بزند

مرا در کوره راه تنهایی با انبوهی از غم رها کند

آری هرچه غم سنگین است با من است

“از غم نیاموزی چرا ای دلربا رسم وفا؟
غم با همه بیگانگی هر شب به ما سر میزند”

آری رسم و عشق و وفا را از غم یادبگیر که هرشب به من سر میزند هرچند من خیلی غمگینم

اما باز شیرین ترین غم برایم غم توست

 

امیدوارم با این عکس نوشته حالتان خوب شود