عکس نوشته گذشته

روزی خواهد رسید که همه کارهایت تمام شده

فرصت ها رفت و من هم گذشتم

به هرروش و دردی که بود فراموشت کردم

درد کشیدم

زجر کشیدم

سالهای سال منتظرت بودم

برایت دنیای جادویی ساختم

سقف اتاق تاریکم با یاد تو روشن می شد

همه الکی بود و خیالی

تو نبودی، ولی من با تمام وجودم بودم

من سقف بی سقف اتاقم را باتو ساختم

من با تمام سادگی برایت خانه ساختم

در سینه ام فقط یغض تو بود و نگاه سرد تو

من فقط دروغ شنیدم و باور کردم

همه گفته هایت از روی خودخواهی بود و من به یادت شب تا صبح هق هق می کردم

برایت دریایی از اشک داشتم تا قایق وجودت را نوازش کنند

اما تو فقط سکوتم را دیدی و گذشتی

اصلا فکر نمی کردی یک روز بیایی و ببینی که اشتباه کردی

آن روز است که آرزو می کنی که کاش زمان به گذشته برگردد

با خودت تمام گذشته را مرور می کنی و می گویی کاش

کاش بتوانم راهی برای گذشته پیدا کنم

کاش دوباره عاشق شوم و دوباره

آری آن روز خیلی دیر است و تو رفته ای

در گوشه ای تنها زندگی آرام داری

تمام دارایی و داشته هایت هم برایت کاری نمی کنند

قدمی در گذشته می زنی و هیچ کس نیست که به تو یادآوری کند

که هر انچه امروز می خواهی در کوچه های گذشته جا ماند و هیچ راهی برای بازگشت نیست

 

امیدوارم با خواندن این عکس نوشته حال دلتان خوب شود.