عکس نوشته اشتباه بزرگ

تمام عمرت راه را اشتباه رفته بودی

هر بار که عاشق شدی گفتی شاید

شاید درست شود

شاید بهتر شود

مانند دکمه پیراهن بود این عشق

یکی یکی و مرحله به مرحله

به امید اینکه بهتر شود

جرات نگاه کردن و بررسی کردن نداشتی

با خودت کلنجار می روی

چگونه ممکن است این همه راه را اشتباه رفته باشی

چگونه است این عشق بی پایان

ولی وقتی به آخر راه رسیدی

دیدی که اشتباهی جبران ناپذیر

نه راه پس و نه راه پیش

فقط با خودت درد کشیدی و رنج بردی

که چه بود این زندگی

چه شد این قصه عشق

چگونه شد که این همه دوست داشتن اشتباه بود

دل را به زردی خزان داده بودم

انتظار بهار بیهوده بود

بهاری که هیچ وقت نمی آید

دوست داشتنی بیهوده

که لیاقت می خواهد و احترام

به پایان که رسیدی ، دیدی که کاش نداشتی و نبود

یک موجود بی اخساس را تا کجا بالا بردی و ندانستی

که از بالترین رتبه ای که رفته است

و توکمک کرده ای که برود

تو را تا ته دره نیستی کشانید

وتو تازه دانستی که عشقت به او هدر رفت و یک کابوس بود

عشقت را به خاکستری دادی که عشق نبود

فقط نفرت بود و نفرت

در دوست داشتن ها بیشتر دقت کنید مانند بستن دکمه پیراهن

 

امیدوارم از این عکس نوشته لذت ببرید.