عکس نوشته لحظات دلگیر

وقتی که دلم می گیرد

با خود می گویم

که چه خواهد شد

چه روزهایی برای من گذشت که او ندانست

یا در ثانیه هایی که من در غمم

او به یاد من هست یا نه

آیا کسی که دلم را اسیر کرد

می داند که چه می کشم

از غمش در عذابم

یا از هجرانش در عذابم

می دانم که می داند

اینکه به یاد من باشد

یا نه

این برایم سخت است

نمی دانم

که او هم به یاد من باشد

یا از من راحت می گذرد

لحظاتی که دلتنگی نفسم می برد

می مانم

که چه کنم

فریاد بزنم

سکوت کنم

گریه کنم

درمان دردم را نمی دانم

راه نفسم بسته شده است

و تو هنوز مرا بی خبر گذاشته ای

که آیا تو هم مانند من بی تابی

غرق شوری

غرق لحظات نابی

یا بی قراری

من بی تو کچا روم

دلتنگیم را به که بگویم

که درکم کن

و بداند که عاشقم

و تو آیا این را می دانی

و یا بی تاب نیستی

دنبال کار خودت

مشغول زندگی هستی

و من ساده

دور از نیرنگ و ریا

منتظر امدن بهار روی تو هستم

کاش خبری از تو برسد

و مرا از این همه بی تابی رهایی بدهد

امیدوارم از این عکس نوشته لذت برده باشید