همه می گوییم حال ما خوب است

اما تو باور نکن

همه درد می کشیم

همه در انتظار روزهای خوبیم

هرکس که می بینی

می گوید رو به راه است

اما تو باور نکن

که درست بگوید

همه گرفتارند

سر درگم

خسته

پر از دلتنگی

پر از هیاهوی خیابان

آری همه به هم که می رسند

سر تکان می دهند

که خوبیم

ولی در دلشان غوغاست

تا هرجا که فکر کنی

بی شب و روز همه سر می کنند

راه می روند

در دلشان غوغاست

خسته اند

نفس ها در سینه حبس است

و فقط خدا می داند

که در من چه می گذرد

در درون تو چه خبر است

تو چه می کنی

من هم خوبم

اما تو باور نکن

بگذار سکوت حرف بزند

این روزها سکوت بهتر حرفها را منتقل می کند.

باور مکن حال کسی خوش باشد

خوش فقط نام خیابان بود

که گذشت

و مسافرش به مقصد رسید

آری باور نکن انسانها خوش باشند

دلتنگی

غروب

غربت

نفسشان برید

هیچ کس نتوانست دل دیگری را به دست بیاورید

هرکس بسیار می خندد

غم فراوان دارد

پس حال خوب در ظاهر نیست

انسانهایی که ضربه های سنگین تری خورده اند

کمتر اعتراض می کنند

انها حالشان خوب است و می خندند.