عکس نوشته گمشده قدیمی

به قول شادمهر اون روز می بینم

بگردی دنبالم

بپرسی از همه

دوستت دارم

می رسد روزی که دربدر دنبال من بگردی

سراغی از من و خاطراتم بگیری

سر کوچه بایستی تا من از راه برسم

گریه کنی

بخندی

من نباشم

هیچ کس تو را به یاد نیاورد

همسایه ها پشت به تو بروند

دوستانت سرزنشت کنند

و تو همچنان با موهای جوگندمی سر کوچه منتظرم باشی

میرسد روزی که در به در کوچه به کوچه لحظه به لحظه مرا گم کرده باشی

هررهگذر که میرسی سراغی از من بگیری

و هیچکس نشانی از من نداشته باشد

آن روز خیلی دیر نیست که من تو را با آن حالت ژولیده و خسته ببینم

روزی برفی

روزی سرد و کوچه پس کوچه های تنهایی

در یک غروبه سرد

در حالی که هیچ کس سراغت نمی گیرد

به دنبال من کوچه به کوچه

و خیابان به خیابان راه برویی

می رسد روزی که بیایی و من نباشم

و منتظرم بمانی

دردت زیاد شود

خاطراتت پرپر شوند

من نباشم

درد بکشی

زجرت زیاد شود

غم درگیرت کند

و روزی هزار بار درد را فریاد بزنی

خوب من دیر نیست

ان روز که همه چیز باشد و من نباشم

 

 

امیدوارم از این عکس نوشته لذت برده باشید