من سرم را شیره می مالم که یادت نیستم

عکس نوشته فریب خویش

من سرم را شیره می مالم

که یادت نیستم

پشت حجمی بی خیالی دوستت دارم هنوز

من عاشقت هستم

طفره هم نمی روم

گاهی هم ادعا می کنم که به یادت نیستم

اما در حجمی از بی خیالی

هنوز به یادت هستم

عشق من

من عاشقت هستم

هنوز هم دوستت دارم

زیاد

با کوله باری از درد و اندوه

جدایی

من عاشق بی کس و کار توام

که بی توقع عاشقت هستم

در میان حجم زیادی از کار و مشغله تنا مشغله من تویی

هنوز در میان اندوه جاری شدن اشکم دوستت دارم

محبوب روزهای جوانی

بگذار اعتراف کنم

در دنیایی از غم و درد و فریاد

تو را بی وقفه دوست دارم

گاهی خودم را فریب می دهم که تو را دوست ندارم

اما در انبوهی از سخنانم هنوز

دوستت دارم

ای عشق از دست رفته

ای رویای شیرین

من در ازدحام پرمشغله هم هنوز

گرفتار توام

عاشق رسوای توام

ای همه دنیای من

بگذار و بگذر

که من عاشق رویایی توام

تو ای همه هستی من

هنوز هم خودم را به بی خیالی می زنم

تا فراموشت کنم

اما ای همه وجود من

گاهی در میان همه شهر

همه چیز را فراموش می کنم

و به تو می اندیشم

ای همه هستی من

من تو را چون فرشته ای

پر عیار دوستت دارم

 

امیدوارم از این عکس نوشته لذت برده باشید