عکس نوشته یار از دست  رفته

عشق در دل ماند و یار از دست رفت

او یک رهگذر بود در دل من

من او را چون جان شیرین دوست می داشتم

ولی جانان من از دست رفت

من عاشق او بودم و او عاشق دیگری

مهرش درونم را ویران کرد و رفت

روزی هزار بار در فراقش

گریستم

ناله کردم

کس ندانست که در دل شیدایی من چه می گذرد

عاشق و تنها

بی کس و رسوا

با کوله باری از غم

او رفت و خاطرات تلخ را برای من گذاشت

غمی سنگین و دردی پر از ناله

من نتوانستم فراموشش کنم

مهرش جاوید در دلم

ای همه وجود من

کجا و چرا این همه بی صدا رهایم کردی

من از بی کسی و تنهایی غرق خویشم

ای همه وجود من

بگذار فریاد در گلو مانده را افشا کنم

ای همه وجود من کجایی

ای نفس سبز شقایق

چرا رهایم کردی

من از هزار روز نیامده

و همه عمر رفته تو را می خواهم

ای آنکه غمت در دلم غوغا می کند

ای فریاد من در گلو

ای نفس من در بهار

ای همه وجود من کجایی

چرا در من

غوغا نمی کنی

کجایی ای همه وجودم

امیدوارم از این عکس نوشته لذت برده باشید