من سرم را شیره می مالم که یادت نیستم
عکس نوشته فریب خویش من سرم را شیره می مالم که یادت نیستم پشت حجمی بی خیالی دوستت دارم هنوز من عاشقت هستم طفره هم نمی روم گاهی هم ادعا می کنم که به یادت نیستم اما در حجمی از بی خیالی هنوز به یادت…
دیر می فهمی که نزدیکترین آدم زندگیت به فکر خودش
عکس نوشته دیرفهمیدن دیر می فهمی که نزدیکترین آدم زندگیت هم به فکر خودش هست او برای زندگی خودش نقشه ها دارد هرکس هرچه قدر هم که ادعا کند دوستت دارد باز هم به فکر خودش است او تورا برای خودش می خواهد و همه…
باید رها کرد که دیگران چه گفتند
عکس نوشته رها کردن حرف مردم باید رها کرد که دیگران چه گفتند و چه فکر کردند و چه منظوری داشتند بگذر از نگاه مردم حرف مردم همه برای خودشان زندگی می کنند کسی به فکر تو نیست هرکس برای خودش است انسانها حتی در…
نامه به کسی که دلم رو شکوند
عکس نوشته نامه ای به عشق نامه ای به کسی که دلم رو شکوند ی روز ی جا می بینمت که انگار به همه چیز رسیدی ولی خوشبخت هم نیستی تو مرا از همه چیز و همه جا جا گذاشتی دلم را تکه تکه کردی…
با هرکس به اندازه ای باش
عکس نوشته اندازه نگه داشتن با هرکس به اندازه ای باش که برایت ارزش می گذارد نه بیشتر و نه کمتر با هرکس مثل خودش باش بیشتر که خم و راست شوی فکر می کنند که وظیفه دیگران محبت کردن است اما روزگار به من…
کسی بیاید ما را دعوت به رفتن کند
عکس نوشته دعوت به رفتن کسی بیاید ما را دعوت کند؛ به رفتن به رفتن از تمام کسانی که رفته اند و ما هنوز درون آنها مانده ایم. کسی بیاید و از ما بخواهد که برویم از دل و کنار کسانی که رفتند و ما…
اگر من شما را از دست داده ام
عکس نوشته ضرر کردن اگر من شما را از دست داده ام شما هم در عوض دلی را از دست داده اید که تپش های عاشقانه آن را در هیچ حای دیگر نخواهید یافت من همه زندگی را از دست دادم اما شما هم دلی…
چون ندارم با خلایق الفتی
عکس نوشته دیوانگی چون ندارم با خلایق الفتی خلق پندارند ما دیوانه ایم من از این مردم بریدم تا بدانند لایق هم صحبتی نیستند من آنان را لایق دوستی نمی بینم آنها هم در عوض مرا دیوانه می دانند معامله خوبی است بگذار فرض کنند…
بیا قسمت کنیم دردی که داری
عکس نوشته طاقت بیا قسمت کنیم دردی که داری که تو کوچک دلی طاقت نداری تو وجودت نحیف و طاقت این همه درد نداری تو تنت برگ گل و طاقت تازیانه ندارد من می دانم که تو کمرت خم می شود من خوب درکت کردم…
گاهی گذشت می کنم و گاهی گذر
غکس نوشته گذر گاهی گذشت می کنم و گاهی گذر ای کاش می فهمیدند فرق این دو را من از تمام بدیهای شما گذشت کردم خودم را به ندانستن گره زدم و شما فکر کردید که من احمق یا نادانم من خودم را راحت کردم…