عکس نوشته خیال تو

هر جا می روم

هوایت در سرم هست

یادت در کنارم نه

که در قلبم نشسته است

هر بار که بویت را حس می کنم

ویران می شود بود و نبود من

ویران می کند مرا هر روز

نبودن تو مرا نابود کرد

هر لحظه با تو زنده ام

نامت در سنگ سراچه دلم ماندنی است

هیچ کس نمی تواند این حس مرا درک کند

که از رویای تو خرابم

از خیال تو بی تاب

و من جز تو اندیشه و اندوهی ندارم

در و دیوار اتاقم

خاطره است و نام تو

احساس من لبریز توست

و نفسم با یاد تو بالا می آید

روزهای تکراری من با تو زیبا بود

زیر نور مهتابم تویی

در کنار باغ قدیمی

کوچه باغ پاییز

روی برف زمستان هم عکس تو

ولی خودت نیستی

ومن همچنان منتظرت

و من هم چنان عاشقت

و من همچنان در به در تو

چراغ شب تار من رویای توست

همدم تنهایی

همراه بی کسی منئتو

روزهای نفس گیرم با تو

قابل تحمل شد

و توانستم دوام بیاورم

و تو همچنانی نبودی

و من قصری از یاد تو بنا کردم

که رو به بهشت بود

و پنجره ای به گذشته داشت

و کورسویی به آینده

امیدوارم از این عکس نوشته لذت برده باشید