عکس نوشته زن عاشق

زن چنان به مرد وزندگی عشق می بخشد

که هیچ کس نمی تواند باور کند که او هم روزی می رود

اما این موجود عاشق

این فرشته بی بدیل

اگر خسته شود

بی صدا می رود

بی آنکه کسی بداند

بی آنکه حتی خبر بدهد

و یک روز سرد بی خورشید

از زندگی رخت بر می بندد

می رود تا

هرجا که خودش بخواهد

او نمی تواند باور کند

که بماند

تصمیم به رفتن دارد

می خواهد پرواز کند

دیگر طاقت ماندن ندارد

نرود می میرد

آری همین زن عاشق اگر روزی

تصمیم به رفتن بگیرد

نمی توانی او را نگه داری

دلش یاری نمی کند

هوای ماندن ندارد

چای

قهوه

کتاب

دوستان خوبی هستند

که به آنها پناه می برد

برای آنها قصه می گوید

گریه می کند

اما دیگر به یک مرد تکیه نمی کند

کوله بارش را می بندد

و زمانی که تو در خواب باشی

تو را جا می گذارد

می رود

تا بی نهایت

و تا هرچه زنده ای منتظر خواهی ماند

و هوای تو را از سر بیرون خواهد کرد

و همه عمر حسرت دیدنش به دلت خواهد ماند

این است داستان زنان عاشق

می روند

ولی جای پایشان می ماند

می روند

اما از تو هیچ سراغی نمی گیرند

 

آری زن اگر بخواهد برود

می رود و هیچ کس جلودارش نیست

 

امیدوارم از این عکس نوشه لذت برده باشید