عکس نوشته درد بی درمان

توسریال جیران ی دیالوگ داشت که می گفت

به سر شکستن دوا نمیشه دل شکسته

این همون کار از کار که گذشت

دیگه هر کاری کنی همون فایده نداره ی خودمونه

عشق جانم تو با دل شیدای من چنان کردی

که هر کاری کنید

فایده ندارد

دل من شکسته و رفته

روزی هزار بار هم که ببینی و بخوانی

هم چنان غرق در درد بی درمانم

افسون زندگی مرا بی همنفس رها کرد

من هرچه داشتم از دست دادم

تو هم هر کاری کنی

هیچ فایده ای ندارد

و فرا می رسد روزی که از تنهایی ام و تنهایی ات گریزی نباشد

و همچنان در غم و تنهایی باشم

و آن روز زندگی هیچ ارزشی نخواهد داشت

چون تو کاری برای من نتوانی کرد

و من هم طالب کار تو نخواهم بود

عشق و دنیا و جوانی همه رفت

شیدایی ماند و رسوایی و

یک روز پر از حسرت که زندگی برایم رقم زد

و روزی می رسد که نتوانی برای من کاری کنی

و کارم از کار گذشته باشد

و دردم از درد

و نتوانم و نتوانی

که کاری برای من و خودت ودلت انجام دهی

و من همچنان عاشق و رسوا و پراز حس عجیب

امیدوارم از این عکس نوشته لذت یرده باشید