عکس نوشته حال پردرد

چه قدر حالم درد می کند

از این روزهای تکراری

دردهای بی پایان

غصه های تکراری

عاشق شدن های بی کسی

از انسان هایی که بودنشان هم حالم را خوب می کند

من از این همه دردزیاد خشته ام

عشق هایی که خودشان در می زنند

و می روند

ویران می کنند

وجود مرا

درد هایم را به که بگویم

که نمک نزند

وای از این همه سخن تلخ که در دل دارم

وای از این درد

که نه جراحی می شود

نه خوب

چه کسی می داند درد حال چیست

زجر مداوم

سکوت پر از حرف

خنده تلخ

سخن پر از نیش

این همه درد است و درد

آری من هم می دانم

که درد کشیدن یک رو ندارد

هزار رو دارد

و هزار طرف

کسی ازراه برسد و درمان دردم را بگوید

مرا از این همه دربه دری

تنهایی

بی هم نفسی

برهاند

کسی که جراحی کند حال مرا

دارویی بدهد

به خواب عمیق فرو روم

و این همه درد را تمام کنم

کاش کسی از راه برسد

درد را با خود ببرد

نفس را تازه کند

عشق را ه ارمغان بیاورد

و روزی هزار بار مرا نوازش کند

از ترس این روزهای درمانده

مرا برهاند.

امیدورام از این عکس نوشته لذت برده باشید