عشق در دل ماند و
عکس نوشته یار از دست رفته ای کاش این روزهای بی تو زود تمام شوند تو نمی دانی که چه تلخ می گذرند تو رفتی اما عشقت چون داغی بر دل است هنوز هم منتظر توام، بی قرار بی تاب و پر از حس انتظار…
می گویند زندگیت را
عکس نوشته دنیایی تو تمام باور من دنیای من عمر من زندگی منی هرچه دارم و داشتم تویی سرشار از توام همه وجود من تویی غرق در شادی می شوم باتو هرروزم با نام تو اغاز می شود تو همان گوهر نایابی غرق در حضور…
زخم کاری زفراق تو
عکس نوشته زخم کاری فراق تو زخمی کاری به تمام وجودم زد نتوانستم قد علم کنم همه استخوانهای تنم در هم شکست روزم همه شب شد و روزگار نداشتم بی تو بودن مرا بی همه چیز کرد من از بودن ها و نبودن ها فقط…
ما سالهاست غیر زمستان
عکس نوشته بی بهارم ما سالهاست در تقویم فصل ها را گم کرده ایم مدت هاست وفا ندیده ایم انگار وفا کیمیا شد و رفت به قول شاعر “ما که در دوره خود غیر جفا هیچ ندیدم بعد ما هرکه وفا دید زما یاد کند”…
ای کاش کسی می آمد و
عکس نوشته کاش کسی بیاید ای کاش کسی بیاید و غم سنگین را از روی دوش زمین بردارد کاش غم کهنه زمین را با بارانی پاک کند و ای کاش کسی بیاید که از جنس زمین نباشد ای کاش کسی از جنس آسمان بیاید دل…
دلت که تنگ باشه
عکس نوشته دلتنگی هرجای دنیا که باشی در زیباترین جا و مکان در دنیای شاد و غمگین وسط دریا و جنگل کنار معدن طلا مثل زلیخا گاهی در ساحل نیل زمانی در زندان زاویرا هر جا که باشی دلت تنگ است روی نیل باشی یا…
انتظار گاهی قشنگ است
عکس نوشته انتظار انتظار خیلی قشنگ است می دانی که در جایی دلی هوایی توست دلت برای کسی بی قرار است که خودش بی قرار است تمام این زیبایی به این است که خدا دلی را برایت تنگ کرده دلی پر از عشق و بی…
به احمقانه ترین شکل ممکن
عکس نوشته دلتنگی دلتنگ کسی هستم که حتی یک بار او را ندیده ام با او چای نخورده ام زیر باران قدم زدن را با او تجربه نکردم برایش شعری از باران نسرودم و نخواندم فقط مثل همیشه دلم بی تاب است و بی قرار…
ولی من هرشب
عکس نوشته آرزو من هرشب تو را با تمام وجود ارزو می کنم تو تمام دنیای قشنگ منی غرق نور ، سرور، شادی من هر شب کنار گلدان ایوان تو را با تمام وجود آرزو می کنم. با ستاره های زیبای آسمان کنار ماه و…
وابستگی به کسی که
عکس نوشته مرگ تدریجی باورت شود که تو همان پرستوی مهاجری که باید عشقت را دوست بداری اما منتظرش نباشی هر بار که خاطرات را مرور می کنی نفست بند می آید از اتاق رویایی خودت قصری برایش ساختی هر بار به امید آمدنش بودی…