کاش می شد وقتی اخوان ثالث
عکس نوشته انتظار بی پایان من سالهاست منتظرم پشت کوچه بن بست حوالی کوچه قدیمی که تو را دیدم همان جا روی سکوی سنگی سر کوچه بهار اتگار کسی ندید که من هستم هر چه منتظر شدم کسی نیامد نبود من بودم و تنهایی من…
دقایقی در زندگی هست که
عکس نوشته رویای دلتنگی روزگاری دلت برای کسی تنگ می شود که اصلا نمی دانی در رویایی و انگار همه چیز در ثانیه های تنهایی غوطه وری برای خودت حرف می زنی می خندی می بری می دوزی اما هیچ وقت کسی نمی داند که…
هر وقت به عنوان یک زن
عکس نوشته تردید زن هر وقت تردید امد به سراغت ویا دیدی اشکت در آمده برو مردی که تو را بخواهد نمی گذارد گریه کنی رفتنت را ترجیح بده مرد عاشق تو را نمی گریاند وقتی در نگاهش عشق نیست بروی بهتر است اگر غرق…
روزی بر می گردی
عکس نوشته بازگشت روزی بر می گردی که من دیگر نیستم جسمم هست اما دلم در جای دیگر است من بی آنکه خود بخواهم دیگر مهرت به دل ندارم آن روز تو دیگر در دلم لانه ندارد شاید تو بخواهی ولی من ……. طاقت زخمه…
آنچه خدا خواست
عکس نوشته خواست خدا تو بخواهی و نخواهی به حرف تو دنیا پیش نمی رود تو نمی توانی مسیر دنیا را عوض کنی خدا برایت بهترین ها را مقرر داشته است، به او اعتماد کن تا بهترین ها را برایت رقم بزند تو از خودت…
زخم کاری زفراق تو
عکس نوشته زخم کاری فراق تو زخمی کاری به تمام وجودم زد نتوانستم قد علم کنم همه استخوانهای تنم در هم شکست روزم همه شب شد و روزگار نداشتم بی تو بودن مرا بی همه چیز کرد من از بودن ها و نبودن ها فقط…
شاید اگر چیزی بهت
عکس نوشته شاید عمرم تمام شد اما شاید ها تمام نشد تمام لحظه های عمرم با شاید گذشت هر بار که نبودی گفتم شاید از حرفهای من رنجید شاید نمی گفتم نمی شد شاید اگر سکوت می کردم بهتر بود شاید حرفی می زدم بهتر…
هر آدمی باید ی نفرو
عکس نوشته پناه هرانسانی وقتی از دست همه چیز خسته می شود به کسی جایی شانه ای تکیه گاهی نیاز دارد به یک هوای مه آلود به یک درخت زیبا به یک نگاه مهربان و به یک تکیه گاه مثل خدا مانند مادر این روزها…
ولی من هرشب
عکس نوشته آرزو من هرشب تو را با تمام وجود ارزو می کنم تو تمام دنیای قشنگ منی غرق نور ، سرور، شادی من هر شب کنار گلدان ایوان تو را با تمام وجود آرزو می کنم. با ستاره های زیبای آسمان کنار ماه و…
یه روز بر می گرده و به گذشته اش
عکس نوشته گذشته روزی خواهد رسید که همه کارهایت تمام شده فرصت ها رفت و من هم گذشتم به هرروش و دردی که بود فراموشت کردم درد کشیدم زجر کشیدم سالهای سال منتظرت بودم برایت دنیای جادویی ساختم سقف اتاق تاریکم با یاد تو روشن…